ناصر مسعودی، متولد 1314، قدیمیترین خواننده گیلکی در قید حیات است که از او آثار ماندگاری چون میرزا کوچکخان (چقدر جنگلا خوسی)، کوراشیم، بنفشه گل و... تاکنون منتشر شدهاست. از او در 50 سال فعالیت هنری بیش از 500 ترانه به جا مانده است.
ناصر مسعودی در سال 1314 در محله صیقلان رشت متولد شد. او کوچکترین فرزند خانواده است. در سهسالگی پدر خود را از دست داد و همراه خانواده و سه خواهر و سه برادر خود به گذر سوخته تکیه کوچه مستوفی نقل مکان کردند. در این ایام خواهر بزرگتر با خیاطی مخارج خانه را تأمین میکرد.
او در سال 1328 همراه خانواده به تهران آمد و توانست به محضر علیاکبرخان شهنازی به شاگردی پذیرفته شود. خود میگوید: «در کلاس مرحوم شهنازی استادی به نام "بحرینی" ویلون درس میداد؛ من که خواندم بحرینی تشویقم کرد. یکی از روزها سر کلاس، بحرینی که ساز میزد، رو کرد به من گفت تو هم بخوان و من هم شروع به خواندن کردم.» مرحوم شهنازی او را به خاطر صدایش تشویق کرد. مسعودی به مدت یک سال، هر هفته به کلاسهای هر دو استاد می رفت.
ناصر مسعودی درباره فعالیتش در موسیقی گیلکی میگوید: « اگر کار مختصری در شناسایی و معرفی موسیقی گیلان انجام دادهام، همهاش با تلاش و کوشش خودم بوده و البته تشویق هنردوستان و دوستان هنرمند را نباید نادیده گرفت. ضمن این که از کودکی که با نغمات دلنشین افراد خانوادهام خو گرفته بودم، با صداهای خوش و گرم هنرمندان آن روزگار شهر رشت مانند: مرحوم حسین صوتی، مرشد زورخانه محل، موذن مسجد، نوحه خوانان تکایا و گروهی کسبه دوره گرد و جوانان خوش صدای رشت که بیشتر در باغ با صفای محتشم جمع می شدند و نوا سر می دادند، آشنا شدم و از آنها الهام گرفتم و بعدها شنیدن آثار خوانندگانی چون: بیابانی، یزدانپرست، منجمی، تحویلداری، مرتضوی، فرقانی و عدهای دیگر و صفحات گرامافون هنرمندان بزرگ ازجمله ظلی، اقبال، بدیع زاده، معلم و استاد من بودند.
بیش از دوازده سال نداشتم که برای اولین بار، با ساز شخصی به نام «حافظی» که از فرهنگیان رشت بود، قطعهای خواندم که هیچ وقت آن لحظه را فراموش نمیکنم. بارها با شوهر خواهرم و تار حافظی در منزل خواندم و پایه و مایه هنری من از همین جا شروع شد.»
مسعودی سپس در سال 1334 به گیلان بازگشت و در رشته تئاتر به فعالیت پرداخت و همزمان با آغاز به کار رادیو گیلان در سال 1336 به رادیو آمد و به عنوان یکی از نخستین خوانندگان در این رادیو به اجرای برنامه پرداخت.
این تلاش ادامه داشت تا سال 1339 که ناصر به خدمت سربازی رفت و اواسط سال 1339 به تهران اعزام شد. در دوره تعلیماتی به وسیله یکی از دوستان نزدیک خانوادگی خود به «احمد عبادی » معرفی شد و عبادی هم که از هیچ کوششی درباره آموزش به هنردوستان دریغ نداشت، او را مانند پدری دلسوز مورد حمایت و تشویق قرار داد و در اسفند ماه 1339 وی را به مرحوم پیرنیا معرفی کرد و ضمن شنیدن صدای ناصر او را تشویق کرد و اولین ترانه های محلی او « بنفشه » و« دلواپسی» با سنتور زنده یاد «رضا ورزنده» و ضرب شادروان «افتتاح» در آن روز ضبط و در 13 فروردین 1340 پخش شد و به طور کلی از همین سال فعالیت ناصر به طور دائم شروع و تا سال 57 ادامه داشت. ناصر سالها از محضر استاد عبادی کسب فیض کرد و یادگار همین سالها که بین 1340 تا 1350 می شود، برگ سبزهایی چند و به یاد ماندنی با پنجه سحرآمیز احمد عبادی باقی است که از کارهای خوب و سطح بالای مسعودی به شمار می رود.
ناصر مسعودی در طول 18 سال تلاش در رادیو و تلویزیون با هنرمندان بزرگی همکاری داشته که آهنگهایی مثل « به یاد آشنا »، « نفرین بر مستی» و « مسافر» او را به یاد خاطرات دوران جوانی می اندازد.
مسعودی در سال 1342 با دختری گیلک ازدواج کرد که حاصل آن دو دختر به نامهای بنفشه و بیتا و یک پسر به نام علی است.
از او در 50 سال فعالیت هنری بیش از 500 ترانه به جا مانده که شامل بیش از 200 آهنگ فارسی و سنتی، 15 برگ سبز و 10 شاخه گل و بیش از 250 ترانه محلی گیلکی است.