تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
آوای مرغ نغمه خوان آید به گوش از هر کران
از گلبن و از آشیان از دامن کوه و صحرا
بلبل به شاخ نسترن می گوید از شادی سخن
قمری در آن سوی چمن سر داده از مستی آوا
همه آسوده ز غم به هم این مژده دهند
که باز بنهاده قدم قاصد صبا در دیار ما
صفاست در نامه ی او
ببین هر نامه ی او
بود از دفتر گل ها
شنیدم از کبک دری که دور غم شد سپری
دگر تو این عمر گران به شور و شادی گذران
دیدمت چمن یاس و یاسمن خنده زد به من
خنده ای که گل از صفای دل با من این سخن
شکفته گر شود شکوفه ی عشق
بهار جاودان آورد به بار زندگانی ما
آوای مرغ نغمه خوان آید به گوش از هر کران
از گلبن و از آشیان از دامن کوه و صحرا
بلبل به شاخ نسترن می گوید از شادی سخن
قمری در آن سوی چمن سر داده از مستی آوا
همه آسوده ز غم به هم این مژده دهند
که باز بنهاده قدم قاصد صبا در دیار ما
صفاست در نامه ی او
ببین هر نامه ی او
بود از دفتر گل ها
شنیدم از کبک دری که دور غم شد سپری
دگر تو این عمر گران به شور و شادی گذران
دیدمت چمن یاس و یاسمن خنده زد به من
خنده ای که گل از صفای دل با من این سخن
شکفته گر شود شکوفه ی عشق
بهار جاودان آورد به بار زندگانی ما
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه