تصنیفی با صدای مهدی سپهر
شعله وری چون تو درین شعله زار کو؟
تاب وتب روز و شب تنگ و تار کو؟
میشود این برف گران آب دوباره
آن دم خورشیدی آتش تبار کو؟
آتشِ گل سرخ باد سرفراز باد
حرف دل افسردگی روزگار کو
آتش از آنگونه که دست از خلیل شست
سرخ از آن دسته که گفتیم دار کو
آتشی از دوده دل سر کشید تیز
نعره او سلسله جنبان که یار کو
شعله و گل دوزخ و باغ بهشت بین
گفتی داور که وُ روز شمار کو
دولت عشق است و به خون پایدار باد
گل به سری بی خبر از تیغ خار کو
شعله وری چون تو درین شعله زار کو؟
تاب وتب روز و شب تنگ و تار کو؟
میشود این برف گران آب دوباره
آن دم خورشیدی آتش تبار کو؟
آتشِ گل سرخ باد سرفراز باد
حرف دل افسردگی روزگار کو
آتش از آنگونه که دست از خلیل شست
سرخ از آن دسته که گفتیم دار کو
آتشی از دوده دل سر کشید تیز
نعره او سلسله جنبان که یار کو
شعله و گل دوزخ و باغ بهشت بین
گفتی داور که وُ روز شمار کو
دولت عشق است و به خون پایدار باد
گل به سری بی خبر از تیغ خار کو
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه