موسیقی دستگاهی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:40
-
3:40
-
10:30
-
5:10
-
2:39
-
2:52
-
2:39
-
9:00
-
4:34
-
7:35زلف آشفته و خوی كرده و خندان لب و مست پیر هم چاك و غزل خوان و صراحی در دست نرگسش عربده جوی و لبش افسوس كنان نیم شب مست به بالین من آمد دلشب سرفراگوش من آورد و به آواز حزین گفت كای عاشق دلخسته ی من خوابت هست؟ عاشقی آن كه چنین با دل شب می دهد كافر عشق بود گر نبود باده پرست برو ای زاهد و بر دردكشان خرده مگیر كه ندادند جز این طرفه به ما روز الست آن چه او ریخت به پیمانه ی ما نوشیدیم اگر از خم می اش دست وگر از باده ی مست حافظ
-
5:30من خود ای ساقی از این شوق كه دارم مستم تو به یك جرعه ی دیگر ببری از دستم هر چه كوته نظرانند بر ایشان پیمای كه حریفان ز مل و من ز تأمل مستم به حق مهر و وفایی كه میان من و توست كه نه مهر از تو بریدم نه به كس پیوستم پیش از آب و گل من در دل من مهر تو بود با خود آوردم از آن جا نه به خود بربستم دایما عادت من گوشه نشسین می بودی تا تو برخاسته ای از طلبت ننشستم سعدی
-
6:46دل بر سر تو بدل نجوید هرگز جز وصل تو هیچ گل نبوید هرگز صحرای دلم عشق تو شورستان كرد تا مهر كسی دگر نروید هرگز عارف گوید كه دلق پشمینه ی من عامی گوید كه نقل گنجینه ی من عاشق گوید كه داغ دیرینه ی من عاشق گوید ز داغ دیرینه می سوزم از آنچه دارم اندر سینه
-
4:10
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان