برنامه ای از مجموعه گلها با نوازندگی پیانوی مرتضی محجوبی و آواز غلامحسین بنان بر روی شعری از عارف قزوینی.
قدرت عشق تو بگرفت به سَرپنجه حُسن
طُرفه العین ز من قدرت بینایی را
هم مگر فتنهی چشم تو بخواباند باز
در تماشای تو آشوبِ تماشایی را
منحـصر شد همهی دار و ندارم به جنـون
در چه ره خـرج کنم این همه دارایی را
هر شَبَم جای به سرکوچهی بی سامانیست
با چنین جا چه خورم غصهی بی جایی را
کرد سودای سَرِ زلف تو دیوانه مرا
چه نهی سر به سر این آدم سودایی را؟
قدرت عشق تو بگرفت به سَرپنجه حُسن
طُرفه العین ز من قدرت بینایی را
هم مگر فتنهی چشم تو بخواباند باز
در تماشای تو آشوبِ تماشایی را
منحـصر شد همهی دار و ندارم به جنـون
در چه ره خـرج کنم این همه دارایی را
هر شَبَم جای به سرکوچهی بی سامانیست
با چنین جا چه خورم غصهی بی جایی را
کرد سودای سَرِ زلف تو دیوانه مرا
چه نهی سر به سر این آدم سودایی را؟
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
16:03
کاربر مهمان