تصنیف بیات اصفهان ساخته محمدعلی حیدرنیا
با خار غمت نشستم ای گل
برخیز و بگیر دستم ای گل
با ساغر چشم جرعه نوشت
پیمانه ی دل شکستم ای گل
منعم چه کنی ز می پرستی
کز جام تو مست مستم ای گل
هگز نرود مرا ز خاطر
آن عهد که با تو بستم ای گل
خون شد دل ما چرا نیایی
ای مونس جان و دل کجایی
عمریست که بیقرار ماندم
در کوچه ی انتظار ماندم
بازآ که در خزان افسوس
در حسرت نوبهار ماندم
شب نام تو با ستاره گفتم
روشن به شبان تار ماندم
دریای منی مرا صدا کن
کز موج تو بر کنار مادم
با خار غمت نشستم ای گل
برخیز و بگیر دستم ای گل
با ساغر چشم جرعه نوشت
پیمانه ی دل شکستم ای گل
منعم چه کنی ز می پرستی
کز جام تو مست مستم ای گل
هگز نرود مرا ز خاطر
آن عهد که با تو بستم ای گل
خون شد دل ما چرا نیایی
ای مونس جان و دل کجایی
عمریست که بیقرار ماندم
در کوچه ی انتظار ماندم
بازآ که در خزان افسوس
در حسرت نوبهار ماندم
شب نام تو با ستاره گفتم
روشن به شبان تار ماندم
دریای منی مرا صدا کن
کز موج تو بر کنار مادم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:15
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه