ساز و آوازی در آواز بیات ترک با سه تار احمد عبادی و صدای حسین قوامی بر روی شعری از شاعری ناشناس
دامن از دست غمت غرقه به خون خواهم کرد
راز دل را دگر از پرده برون خواهم کرد
همچو شمعی که به پروانه حکایت ها گفت
عالمی با خبر از سوز درون خواهم کرد
جای ما گر نبود در دل جانان غم نیست
خانه اندر دل صحرای جنون خواهم کرد
زین همه ناله که از هجر تو دارم ای پیداست
با وصال لب می گون تو چون خواهم کرد
زاهدا عاشقم از می چه کنی منع مرا
گر سخن بیش کنی باده فزون خواهم کرد
دامن از دست غمت غرقه به خون خواهم کرد
راز دل را دگر از پرده برون خواهم کرد
همچو شمعی که به پروانه حکایت ها گفت
عالمی با خبر از سوز درون خواهم کرد
جای ما گر نبود در دل جانان غم نیست
خانه اندر دل صحرای جنون خواهم کرد
زین همه ناله که از هجر تو دارم ای پیداست
با وصال لب می گون تو چون خواهم کرد
زاهدا عاشقم از می چه کنی منع مرا
گر سخن بیش کنی باده فزون خواهم کرد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
13:33
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه