ترانهی پاپ
زندگی دفتری از خاطره هاست
خاطراتی که ز تلخی رگ جان گسلد
روزی از راه رسید
که پدر لحظهی بدرودش بود
ناله در سینهی تنگ
اشک در چشم غمآلودش بود
جز غم و رنج توانکاه نداشت
سینهاش سنگین بود
قوت آه نداشت
با نگاهی میگفت: پس از آن خستگی و پیری و بیماریها
دفتر عمر پدر را بستند
ای پسر جان، بدرود! ای پسر جان، بدرود!
لحظهای رفت و از آن خسته نگاه اثری هیچ نبود
پدرم چشم غم آلوده حیرانش را بست و دیگر نگشود
زندگی دفتری از خاطره هاست
خاطراتی که ز تلخی رگ جان گسلد
روزی از راه رسید
که پدر لحظهی بدرودش بود
ناله در سینهی تنگ
اشک در چشم غمآلودش بود
جز غم و رنج توانکاه نداشت
سینهاش سنگین بود
قوت آه نداشت
با نگاهی میگفت: پس از آن خستگی و پیری و بیماریها
دفتر عمر پدر را بستند
ای پسر جان، بدرود! ای پسر جان، بدرود!
لحظهای رفت و از آن خسته نگاه اثری هیچ نبود
پدرم چشم غم آلوده حیرانش را بست و دیگر نگشود
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:26
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه