تصنیف و بی کلام تصنیف ارکسترال افشاری در یادمان شهدا
با دیده ی جان بنگر ایوان مداین را
بی یاد خدا مَلکی برپای نمی ماند
نه پند و نه پنداری
نه شهر و نه گفتاری
در دور جهان کاری بر جای نمی ماند
از رهروان پیش از این
بی یاری اخلاق و دین
بعد از زمان بعد از زمین
هرجا نمی ماند این چنین
نام آوران روزگار جان عاشقان بیقرار
آئینه های ماندگار برپا نمی ماند این چنین
اگر چه رفته اند اما شهیدان ماندگارانند
به سر بردند تا آخر نشان عهد و پیمان را
اگر خواهی جوان مانی به دوران جاودان مانی
گره بر زلف جانان زن
سر زلف پریشان را
با دیده ی جان بنگر ایوان مداین را
بی یاد خدا مَلکی برپای نمی ماند
نه پند و نه پنداری
نه شهر و نه گفتاری
در دور جهان کاری بر جای نمی ماند
از رهروان پیش از این
بی یاری اخلاق و دین
بعد از زمان بعد از زمین
هرجا نمی ماند این چنین
نام آوران روزگار جان عاشقان بیقرار
آئینه های ماندگار برپا نمی ماند این چنین
اگر چه رفته اند اما شهیدان ماندگارانند
به سر بردند تا آخر نشان عهد و پیمان را
اگر خواهی جوان مانی به دوران جاودان مانی
گره بر زلف جانان زن
سر زلف پریشان را
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:44
-
3:40بي كلام تصنيف
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه