ترانه ای با آهنگسازی بهنام خدارحمی و صدای سعید خوانساری بر روی شعری از خواجوی کرمانی
ز تو با تو راز گویم به زبان بی زبانی
به تو از تو راه جویم به نشان بینشانی
چه شوی ز دیده پنهان که چو روز مینماید
رخ همچو آفتابت ز نقاب آسمانی
تو چه معنی لطیفی که مجرد از دلیلی؟
تو چه آیتی شریفی که منزه از بیانی؟
ز تو دیده چون بدوزم که تویی چراغ دیده
ز تو کی کنار گیرم که تو در میان جانی
همه پرتو و تو شمعی همه عنصر و تو روحی
همه قطره و تو بحری همه گوهر و تو کانی
چو تو صورتی ندیدم همه مو به مو لطایف
چو تو سوره ای نخواندم همه سر به سر معانی
ز تو با تو راز گویم به زبان بی زبانی
به تو از تو راه جویم به نشان بینشانی
چه شوی ز دیده پنهان که چو روز مینماید
رخ همچو آفتابت ز نقاب آسمانی
تو چه معنی لطیفی که مجرد از دلیلی؟
تو چه آیتی شریفی که منزه از بیانی؟
ز تو دیده چون بدوزم که تویی چراغ دیده
ز تو کی کنار گیرم که تو در میان جانی
همه پرتو و تو شمعی همه عنصر و تو روحی
همه قطره و تو بحری همه گوهر و تو کانی
چو تو صورتی ندیدم همه مو به مو لطایف
چو تو سوره ای نخواندم همه سر به سر معانی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:38
-
4:38
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه