اثری با صدای عبدالوهاب شهیدی و ویولن: پرویز یاحقی و تنبک: جهانگیر ملک
گر ای طبیب درد من از حالم آگاهی بیا
ور ای امید زندگی مرگم نمی خواهی بیا
آئینه رویا جز تو کس ناید به امداد نفس
دیگر تو می دانی و بس خواهی برو خواهی بیا
بین جان از غم خسته ام وین دست از جان شسته ام
در چاره دردم مکن زین بیش کوتاهی بیا
احمد گلچین معانی
زاهد بودم ترانه گویم کردی
سر فتنهٔ بزم و بادهجویم کردی
سجادهنشین با وقارم دیدی
بازیچهٔ کودکان کویم کردی
مولوی
حرمان به رنج افزوده شد گلچین ز غم فرسوده شد
گر ای طبیب درد من از حالم آگاهی بیا
احمد گلچین معانی
گر ای طبیب درد من از حالم آگاهی بیا
ور ای امید زندگی مرگم نمی خواهی بیا
آئینه رویا جز تو کس ناید به امداد نفس
دیگر تو می دانی و بس خواهی برو خواهی بیا
بین جان از غم خسته ام وین دست از جان شسته ام
در چاره دردم مکن زین بیش کوتاهی بیا
احمد گلچین معانی
زاهد بودم ترانه گویم کردی
سر فتنهٔ بزم و بادهجویم کردی
سجادهنشین با وقارم دیدی
بازیچهٔ کودکان کویم کردی
مولوی
حرمان به رنج افزوده شد گلچین ز غم فرسوده شد
گر ای طبیب درد من از حالم آگاهی بیا
احمد گلچین معانی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
13:46
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه