آلبوم موسیقی دستگاهی تلفیقی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
6:55گل بيرخ يار خوش نباشد بيباده بهار خوش نباشد رقصيدن سرو و حالت گل بيصوت هزار خوش نباشد طرف چمن و طواف بستان بيلاله عذار خوش نباشد هر نقش كه دست عقل بندد جز نقش نگار خوش نباشد جان نقد محقر است حافظ از بهر نثار خوش نباشد
-
1:57بيات اصفهان
-
9:45مشنو اي دوست كه غير از تو مرا يياري هست يا شب و روز بجز فكر توام كاري هست به كمند سر زلفت نه من افتادم و بس كه به هر حلقه زلف تو گرفتاري هست من چه در پاي تو ريزم كه پسند تو بود سرو جان را نتوان گفت كه مقداري هست عشق سعدي نه حديثيست كه پنهان ماند داستانيست كه بر هر سر بازاري هست
-
5:21اي عاشقان اي عاشقان آنكس كه بيند روي او شوريده گردد عقل او آشفته گردد خوي او در عشق چون مجنون شود سرگشته چون گردون شود آن كو چنين رنجور شد نايافت شد داروي او جان ملك سجده كند آنرا كه حق را خاك شد ترك فلك چاكر شود آنرا كه شد هندوي او بنگر يكي بر آسمان، بر قلّهي روحانيان چندين چراغ و مشعله بر برج و بر باروي او اين عشق شد مهمانِ من، زخمي بزد بر جانِ من صد رحمت و صد آفرين بر دست و بر بازوي او (مولوي)
-
4:08اين لالهها كه در سر كوي تو كشتهاند از اشك چشمو خون دل ما سرشتهاند بنگر كه سرگذشت شهيدان عشق را بر برگ گل به خون شقايق نوشتهاند
-
3:30هستيام وسعت پر غرور من جان من اي وطن صبور من اي تمام فصلهاي تو بهار اي هميشه سربلند روزگار تن بيروح من و جان از تو تشنهام قصه باران از تو بشنو اين نغمه ز مرغان چمن كه به دشن ندهم مام وطن مهر تو خون شده در جان و تنم هستي ام ايرانم هستي ام ايرانم (الهام ديداريان)
-
1:52
-
7:17دل ديوانه ما را تو دردي و تو درماني تو حالم را نميپرسي تو دردم را نميداني تو چون خورشيد ميآيي دلم دور تو ميگردد بتاب امشب كه بيتابم شب و روزم بگرداني به چشمت سرمه ميآيد به پشمانم نم باران به اين دل بند گيسويت به گيسويت پريشاني به زندان تو افتادم تو را ميخوانم و شادم كه بيرون از قفس شايد نخواند مرغ زنداني (علي احمديان)
کاربر مهمان