تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
آیینه به زیبایی تو ماه ندیده
هر کس که تو را دیده ز خود دست کشیده
در چشم تو انگار که دریاچه نشسته
انگار که خورشید به گیسوت وزیده
مجنونم و حیران دلم افتاده به دستت
ای وای از آن نرگس افسونگر مستت
آرام ندارم دمی از دوری عطرت
این عاشق دیوانه معشوقه پرستت
آرام دلم باش درمان دلم باش
ای من به فدای تو شوم جان دلم باش
دیوانگی من پروانگی من
ای کاش تو هم بیخبر از خود شوی ای کاش
آیینه به زیبایی تو ماه ندیده
هر کس که تو را دیده ز خود دست کشیده
در چشم تو انگار که دریاچه نشسته
انگار که خورشید به گیسوت وزیده
مجنونم و حیران دلم افتاده به دستت
ای وای از آن نرگس افسونگر مستت
آرام ندارم دمی از دوری عطرت
این عاشق دیوانه معشوقه پرستت
آرام دلم باش درمان دلم باش
ای من به فدای تو شوم جان دلم باش
دیوانگی من پروانگی من
ای کاش تو هم بیخبر از خود شوی ای کاش
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه