ترانه پاپ
فهمیده ام بین من و تو راه بسیار است
تا مصر آغوشت عزیزم چاه بسیار است
هم می زنم تصویر تلخ واقعیت را
یخ کرد چای و بر زبانم آه بسیار است
از عشق تنها قصه ای می ماند
انگار در سرنوشتم قصه ی کوتاه بسیار است
هر قدر مواجم تو آرامی و بی احساس
دردی که دریا می کشد از ماه بسیار است
بن بست یعنی قلب من تا چشم های تو
یک اعتراف ساده حرفش گاه بسیار است
از عشق تنها قصه ای می ماند
انگار در سرنوشتم قصه ی کوتاه بسیار است
فهمیده ام بین من و تو راه بسیار است
تا مصر آغوشت عزیزم چاه بسیار است
هم می زنم تصویر تلخ واقعیت را
یخ کرد چای و بر زبانم آه بسیار است
از عشق تنها قصه ای می ماند
انگار در سرنوشتم قصه ی کوتاه بسیار است
هر قدر مواجم تو آرامی و بی احساس
دردی که دریا می کشد از ماه بسیار است
بن بست یعنی قلب من تا چشم های تو
یک اعتراف ساده حرفش گاه بسیار است
از عشق تنها قصه ای می ماند
انگار در سرنوشتم قصه ی کوتاه بسیار است
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه