نیایش آهنگین، 1393
خدای بنده پروریست اونکه اسیرش دل ماست
یکه ی نازنین ما دلبری غیر دلبراست
شاید که باور نکنی شب که ستاره در میاد
چشم ما غرق خوابه و اونه که پشت در میاد
یواش یواش در میزنه میگه رفیق راه میخوای؟
میبرمت به شهر عشق با من به این سفر میای؟
میگم خجالت میکشم عاشق صادق نبودم
این همه لطف و کرمو یه ذره لایق نبودم
هی تو عطا کردی و من خطا خطا پشت خطا
غرق خطا بودم و تو عطا عطا بعد عطا
میگه این رسم منه که عاشق بنده میشم
هرچی گناه اون میکنه نمم که شرمنده میشم
وقتی یه یا خدا میگه با همه ناجوریش جورم
تموم آلودگیشو تو آب رحمت میشورم
خدای بنده پروریست اونکه اسیرش دل ماست
یکه ی نازنین ما دلبری غیر دلبراست
شاید که باور نکنی شب که ستاره در میاد
چشم ما غرق خوابه و اونه که پشت در میاد
یواش یواش در میزنه میگه رفیق راه میخوای؟
میبرمت به شهر عشق با من به این سفر میای؟
میگم خجالت میکشم عاشق صادق نبودم
این همه لطف و کرمو یه ذره لایق نبودم
هی تو عطا کردی و من خطا خطا پشت خطا
غرق خطا بودم و تو عطا عطا بعد عطا
میگه این رسم منه که عاشق بنده میشم
هرچی گناه اون میکنه نمم که شرمنده میشم
وقتی یه یا خدا میگه با همه ناجوریش جورم
تموم آلودگیشو تو آب رحمت میشورم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه