تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
باز آمدی ای جان من، جانها فدای جان تو
جان منو صد همچو من، قربان تو، قربان تو
من کز سر آزادگی از چرخ سر پیچیده ام
دارم کنون در بندگی خط بر سرِ فرمان تو
آشفته همچون موی تو کار منو سامان من
سست است همچونبخت من عهد تو و پیمن تو
مگذار از پا افتم ای دوست دستم را بگیر
روی من و درگاه تو، دست من و دامان تو
گفتی که جانان کی ام؟ جانانِ من جانانِ من
گفتی که حیران کی ای؟ حیرانِ تو حیرانِ تو
باز آمدی ای جان من، جانها فدای جان تو
جان منو صد همچو من، قربان تو، قربان تو
باز آمدی ای جان من، جانها فدای جان تو
جان منو صد همچو من، قربان تو، قربان تو
من کز سر آزادگی از چرخ سر پیچیده ام
دارم کنون در بندگی خط بر سرِ فرمان تو
آشفته همچون موی تو کار منو سامان من
سست است همچونبخت من عهد تو و پیمن تو
مگذار از پا افتم ای دوست دستم را بگیر
روی من و درگاه تو، دست من و دامان تو
گفتی که جانان کی ام؟ جانانِ من جانانِ من
گفتی که حیران کی ای؟ حیرانِ تو حیرانِ تو
باز آمدی ای جان من، جانها فدای جان تو
جان منو صد همچو من، قربان تو، قربان تو
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه