تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی و بی کلام همین قطعه
تو رفتی و من ماندم و جاده هایی
که بی یاد تو طی نمی شد
اگر می ماندی با من ای آشنا
بهار دلم دی نمی شد
تو رفتی و من مانده از همه جا
رانده از همه جا بی قرارم ای نگارم
بیا تا بمانم اسیر خزانم کجایی کجایی بهارم
نشد یک دم از ناله های دلم
های های دلم ماه گردون بخوابد
تو گویی که باید ز بار غمت
دیده ام چو شفق غرق در خون بخوابد
اگر شادم شادیم غم توست
اگر می نالم ناله از دم توست
اگرچه غمت در وجود من است
تار و پود من است شادمانم ازین غم
اگرچه غمت در سرشت من است
سرنوشت من است جاودانم ازین غم
تو رفتی و من ماندم و جاده هایی
که بی یاد تو طی نمی شد
اگر می ماندی با من ای آشنا
بهار دلم دی نمی شد
تو رفتی و من مانده از همه جا
رانده از همه جا بی قرارم ای نگارم
بیا تا بمانم اسیر خزانم کجایی کجایی بهارم
نشد یک دم از ناله های دلم
های های دلم ماه گردون بخوابد
تو گویی که باید ز بار غمت
دیده ام چو شفق غرق در خون بخوابد
اگر شادم شادیم غم توست
اگر می نالم ناله از دم توست
اگرچه غمت در وجود من است
تار و پود من است شادمانم ازین غم
اگرچه غمت در سرشت من است
سرنوشت من است جاودانم ازین غم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه