ترانه پاپ
باز بی حوصله و همدم باران شده ام
ز فراغت سخت دلگیر و پریشان شده ام
همه شب اشک بریزم ز تمنای وصال
چه بخوانم ز غمت بی سر و سامان شده ام
حال این خانه پر از عطر فراغ تو شده
باز این شعر غمین خاطره ساز تو شده
تو هم از دوریمان با دل خون شکوه کنی
چه بگویم که دلم شاعر راز تو شده
به یادم باش صدایم کن
مرا از فصل بی باران رهایم کن
به یادم باش صدایم کن
مرا از هر چه اندوه است جدایم کن
باز بی حوصله و همدم باران شده ام
ز فراغت سخت دلگیر و پریشان شده ام
همه شب اشک بریزم ز تمنای وصال
چه بخوانم ز غمت بی سر و سامان شده ام
حال این خانه پر از عطر فراغ تو شده
باز این شعر غمین خاطره ساز تو شده
تو هم از دوریمان با دل خون شکوه کنی
چه بگویم که دلم شاعر راز تو شده
به یادم باش صدایم کن
مرا از فصل بی باران رهایم کن
به یادم باش صدایم کن
مرا از هر چه اندوه است جدایم کن
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:30
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه