ترانه ای با صدای جاوید عسگری و شعری از علی قزل سفلو و آهنگسازی فرید صدیقی
رگ خشک خاطره جون میگیره
وقتی پا تو خواب قصه میذاری
وقتی با اومدنت برای من
برای خونه بهارو میاری
تو که باشی همه پنجره ها
رو به خوشبختی کوچه وا میشن
هر چی دیروزه که مونده تو غبار
همشون یکی یکی فردا میشن
اسم تو تو گوش واژه هام میگم
پلکای آینه دوباره می پره
وقتی آفتابی بشی تو شب من
خوابم از سر ستاره میپره
ساعتا لحظه شماری می کنن
واسه فصل آبی رسیدنت
لحظه هام طاقتشون سر اومده
می میرن واسه دوباره دیدنت
رگ خشک خاطره جون میگیره
وقتی پا تو خواب قصه میذاری
وقتی با اومدنت برای من
برای خونه بهارو میاری
تو که باشی همه پنجره ها
رو به خوشبختی کوچه وا میشن
هر چی دیروزه که مونده تو غبار
همشون یکی یکی فردا میشن
اسم تو تو گوش واژه هام میگم
پلکای آینه دوباره می پره
وقتی آفتابی بشی تو شب من
خوابم از سر ستاره میپره
ساعتا لحظه شماری می کنن
واسه فصل آبی رسیدنت
لحظه هام طاقتشون سر اومده
می میرن واسه دوباره دیدنت
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:04
-
3:03
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه