تصنیفی با صدای عبدالرسول کارگشا
ای کجی آموخته پیوسته از ابروی خویش
راستی هم یادگیر از قامت دلجوی خویش
کعبه ما کوی توست از کوی خود مارا مران
قبله ما روی توست از ما مگردان روی خویش
سر به بالین فراقت هر کسی شب تا سحر
ما و غم های تو و سر بر سر زانوی خویش
چون هلالی را فلک سرگشته می دارد چنین
بی جهت می نالد از ماه هلال ابروی خویش
ای کجی آموخته پیوسته از ابروی خویش
راستی هم یادگیر از قامت دلجوی خویش
کعبه ما کوی توست از کوی خود مارا مران
قبله ما روی توست از ما مگردان روی خویش
سر به بالین فراقت هر کسی شب تا سحر
ما و غم های تو و سر بر سر زانوی خویش
چون هلالی را فلک سرگشته می دارد چنین
بی جهت می نالد از ماه هلال ابروی خویش
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:36
کاربر مهمان