ترانه ساخته رحمت الله وطن دوست، 1388
شب که آتیش به آشیونمون زد
دشمن دیرینه به خونمون زد
یه دسته عاشق به دل شب زدن
رفتن و با پیک سحر اومدن
بعضیاشون اما کبوتر شدن
گل بودن و رفتن و پرپر شدن
تو میدون عاشقی پا گذاشتن
پاهاشونو همونجا جا گذاشتن
دسته به دسته بی خبر رسیدن
مردای عاشق از سفر رسیدن
بعضیاشون اما چه دیر اومدن
جوون بودن رفتن و دیر اومدن
اما هنوز نگاهشون به فرداست
خدا میدونه دلاشون یه دریاست
دست خدا پشت و پناهشونه
خون شقایقا گواهشونه
شب که آتیش به آشیونمون زد
دشمن دیرینه به خونمون زد
یه دسته عاشق به دل شب زدن
رفتن و با پیک سحر اومدن
بعضیاشون اما کبوتر شدن
گل بودن و رفتن و پرپر شدن
تو میدون عاشقی پا گذاشتن
پاهاشونو همونجا جا گذاشتن
دسته به دسته بی خبر رسیدن
مردای عاشق از سفر رسیدن
بعضیاشون اما چه دیر اومدن
جوون بودن رفتن و دیر اومدن
اما هنوز نگاهشون به فرداست
خدا میدونه دلاشون یه دریاست
دست خدا پشت و پناهشونه
خون شقایقا گواهشونه
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:48
-
4:48
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه