ترانه ی پاپ در مدح امام زمان ( عج )
ابرا بغض آسمونن
انگاری بی هم زبونن
کوچه ها ساکت و سربی
عابرا دل نگرونن
تو دلت جای یه رازه
پلکای پنجره بازه
غروب کبود جمعه
دل بسوزه یا بسازه
با قلم موی محبت
رنگ انتظار و حسرت
کوها رو نقاشی کردم
رو افق رو بوم غربت
همه جا غرق نگاهت
همه چی چشم به راهت
برا اون آقا که دستاش
واسه دنیا سرپناهه
اونی که عبای سبزش
سایه سار آسمونه
اون که از نسل نمازه
تک سوار یکه تازه
آقا جون فدای نورت
قربون سنگ صبورت
منم و شبای بارون
تا دم صبح ظهورت
ابرا بغض آسمونن
انگاری بی هم زبونن
کوچه ها ساکت و سربی
عابرا دل نگرونن
تو دلت جای یه رازه
پلکای پنجره بازه
غروب کبود جمعه
دل بسوزه یا بسازه
با قلم موی محبت
رنگ انتظار و حسرت
کوها رو نقاشی کردم
رو افق رو بوم غربت
همه جا غرق نگاهت
همه چی چشم به راهت
برا اون آقا که دستاش
واسه دنیا سرپناهه
اونی که عبای سبزش
سایه سار آسمونه
اون که از نسل نمازه
تک سوار یکه تازه
آقا جون فدای نورت
قربون سنگ صبورت
منم و شبای بارون
تا دم صبح ظهورت
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه