ترانه ی پاپ ارکسترال آذری با مضمون تولید ملی
داغلارین دالین دان گویه یوکسلیب
گونشین ایشیغی داغلاری آلیب
سانکی بیر نیگاردیر گوروشه گلیب
قیزیل ساچلارینی چیگنینه سالیب
بیلگی له ایمانی دویون ووورموشام
باکری جانیمی دیر ، عشقیم امینی
آذربایجانلی یام ،وطن سربازی
قورورام جانیملا سرحدلرینی
تولید عرصه سین ده ، میللی اراده
باغلیلیق زنجیرین کوکدن قیریری
بیرله شن اللره آلقیشلار اولسون
صنعتین چرخینی دولاندیر یری
استقلال محوری اکین اولاراق
کندی میز گووه نیز باغچا بارینا
باخیر اولادینا ، دیییر :قوربانام
چالیشان اللرین قابار لارینا
مقدس بایراغیم سانکی بیر ائودیر
یانیر اورتاسین دا آللاه چیراغی
عزت ذیروه سین ده غیرتله اسیر
یاشیل ،آغ،قیرمیزی ایران بایراغی
از پشت کوهها بر اوج آسمان قد برافراشته
و نور و روشنی خورشیدکوهها را فرا گرفته
و همانند نگاری که به دیدار آمده است
و موهای طلائی خود را به دوش اندخته است (اشاره به خورشید)
علم و ایمان را با هم درآمیختهام
جانم شهید باکری است و عشقم امین است
آذربایجانی هستم و سرباز وطنم
و با جان و دلم از مرزها محافظت میکنم
در عرصه تولید و با اراده ملی
زنجیر وابستگی به کشورها را از هم پاره میکنم
به دستان و مردمان هم دل و هم زبان احسنت
که چرخ صنعت را به گردش در میآورند
محور استقلال کشاروزی میباشد
روستا و دهاتمان به باغچه و باغها میبالد
نه فرزندانش مینگرد و میگوید ،من قربان شما شوم
و به دستان پینه بسته و زحمت کش مینگرد
پرچم مقدسم همانند خانه و سرپناه برای من است
که درون آن نور خدا روشنیبخش است
که در بلندای آن عزت و غیرت به احتراز درآمده
که همان پرچم سبز و سفید و قرمز ایرانم است.
داغلارین دالین دان گویه یوکسلیب
گونشین ایشیغی داغلاری آلیب
سانکی بیر نیگاردیر گوروشه گلیب
قیزیل ساچلارینی چیگنینه سالیب
بیلگی له ایمانی دویون ووورموشام
باکری جانیمی دیر ، عشقیم امینی
آذربایجانلی یام ،وطن سربازی
قورورام جانیملا سرحدلرینی
تولید عرصه سین ده ، میللی اراده
باغلیلیق زنجیرین کوکدن قیریری
بیرله شن اللره آلقیشلار اولسون
صنعتین چرخینی دولاندیر یری
استقلال محوری اکین اولاراق
کندی میز گووه نیز باغچا بارینا
باخیر اولادینا ، دیییر :قوربانام
چالیشان اللرین قابار لارینا
مقدس بایراغیم سانکی بیر ائودیر
یانیر اورتاسین دا آللاه چیراغی
عزت ذیروه سین ده غیرتله اسیر
یاشیل ،آغ،قیرمیزی ایران بایراغی
از پشت کوهها بر اوج آسمان قد برافراشته
و نور و روشنی خورشیدکوهها را فرا گرفته
و همانند نگاری که به دیدار آمده است
و موهای طلائی خود را به دوش اندخته است (اشاره به خورشید)
علم و ایمان را با هم درآمیختهام
جانم شهید باکری است و عشقم امین است
آذربایجانی هستم و سرباز وطنم
و با جان و دلم از مرزها محافظت میکنم
در عرصه تولید و با اراده ملی
زنجیر وابستگی به کشورها را از هم پاره میکنم
به دستان و مردمان هم دل و هم زبان احسنت
که چرخ صنعت را به گردش در میآورند
محور استقلال کشاروزی میباشد
روستا و دهاتمان به باغچه و باغها میبالد
نه فرزندانش مینگرد و میگوید ،من قربان شما شوم
و به دستان پینه بسته و زحمت کش مینگرد
پرچم مقدسم همانند خانه و سرپناه برای من است
که درون آن نور خدا روشنیبخش است
که در بلندای آن عزت و غیرت به احتراز درآمده
که همان پرچم سبز و سفید و قرمز ایرانم است.
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:08
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه