ترانه با صدای کوروس سرهنگ زاده، ۱۳۸۴
کاشکی چشم مست تو خواب نمی موند
سلام دلها بی جواب نمی موند
یا که از اول نمی دیدم تو را
یا گفته هات مثل سراب نمی موند
من چی بگم وقتی چشات حرفی با من نداره
چیزی بگو نمی دونی حرفه که حرف میاره
چی شد دل و به دست هر پیر و جوونش دادی
جام طلای عشقم و به این و اونش دادی
چوب حراجش زدی و تو بازار زندگی
به دست این مردمون نا مهربونش دادی
من چی بگم وقتی چشات حرفی با من نداره
چیزی بگو نمی دونی حرفه که حرف میاره
کاشکی چشم مست تو خواب نمی موند
سلام دلها بی جواب نمی موند
یا که از اول نمی دیدم تو را
یا گفته هات مثل سراب نمی موند
من چی بگم وقتی چشات حرفی با من نداره
چیزی بگو نمی دونی حرفه که حرف میاره
چی شد دل و به دست هر پیر و جوونش دادی
جام طلای عشقم و به این و اونش دادی
چوب حراجش زدی و تو بازار زندگی
به دست این مردمون نا مهربونش دادی
من چی بگم وقتی چشات حرفی با من نداره
چیزی بگو نمی دونی حرفه که حرف میاره
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
۵:۰۴
کاربر مهمان
کاربر مهمان