تصنیف شور ساخته منصور نریمان، ۱۳۸۴
از هر چه می رود سخن دوست خوشتر است
پیغام آشنا نفس روح پرور است
هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
ابنای روزگار به صحرا روند و باغ
صحرا و باغ زنده دلان کوی دلبر است
جان می روم که در قدم اندازمش ز شوق
درمانده ام هنوز که جان هم محیر است
جانا دلم چو عود بر آتش بسوختی
وین دم که می زنم ز غمت دود مجمر است
از هر چه می رود سخن دوست خوشتر است
پیغام آشنا نفس روح پرور است
هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
ابنای روزگار به صحرا روند و باغ
صحرا و باغ زنده دلان کوی دلبر است
جان می روم که در قدم اندازمش ز شوق
درمانده ام هنوز که جان هم محیر است
جانا دلم چو عود بر آتش بسوختی
وین دم که می زنم ز غمت دود مجمر است
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
۵:۳۴
-
۳:۲۱
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه