ترانه ساخته محمدرضا منصوری، 1392
بی تو غرق اشک و آه و آتشم
شاید امشب راهی فردا نشم
آخه تا کی چشم براه تو بمونم
خودمو تا صبح چجوری بکشونم
سخته سخته بی تو به فردا رسیدن
مگه ما دل نسپردیم رها از چند و چون
پس چرا از من جدایی آه از بخت نگون
سخته سخته بی تو به فردا رسیدن
سخته سخته بی تو رنگ صبحو دیدن
گل روشن بیا تا هوای زندگی
این شب درموندگی
روشن از خورشید چشمای تو باشه
غزل من بیا تا سکوت سینه سوز
این شب گم کرده رو با صدای روشن صبح آشنا شه
بی تو غرق اشک و آه و آتشم
شاید امشب راهی فردا نشم
آخه تا کی چشم براه تو بمونم
خودمو تا صبح چجوری بکشونم
سخته سخته بی تو به فردا رسیدن
مگه ما دل نسپردیم رها از چند و چون
پس چرا از من جدایی آه از بخت نگون
سخته سخته بی تو به فردا رسیدن
سخته سخته بی تو رنگ صبحو دیدن
گل روشن بیا تا هوای زندگی
این شب درموندگی
روشن از خورشید چشمای تو باشه
غزل من بیا تا سکوت سینه سوز
این شب گم کرده رو با صدای روشن صبح آشنا شه
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:14
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه