تصنیفی با خوانندگی علی مومنیان و شعری از خسرو احتشامی هونه گانی ؛ آهنگسازی علیرضا شاه زیدی.
تو خسته ترینی تو خسته ترین
شکسته ترینم شکسته ترین
بمان که بمانم در این شب سرد
بخوان که بخوانم ترانه درد
صدایم تو صفایم تو
همه شور و آن نوایم تو
کبوتر اوجم روانه چو موجم
پرنده نورم ز باغ بلورم
پرم مشکن مرا مفکن
که میمیرم
دل از ستم ات
سر از قدم ات
نمیگیرم
تو سوز نهانی
تو ساز خزانی
شروع غمی
تو هرم جنوبی
تو سرخ غروبی
طلوع غمی
ز من مگذر
مرو به سفر
مرنجانم
که روز دگر
چو شمع سحر
نمی مانم
به رحمت باران به حرمت آب
که بی تو سرابم که بی تو سراب
به آهی که در نیمه شب ها کشیدم
به دردی که در سوز تب ها کشیدم
به صبری که در آرزوی تو کردم
به آن سجده هایی که سوی تو کردم
پرم مشکن مرا مفکن که می میرم
دل از ستم ات سر از قدم ات نمی گیرم
تو خسته ترینی تو خسته ترین
شکسته ترینم شکسته ترین
بمان که بمانم در این شب سرد
بخوان که بخوانم ترانه درد
صدایم تو صفایم تو
همه شور و آن نوایم تو
کبوتر اوجم روانه چو موجم
پرنده نورم ز باغ بلورم
پرم مشکن مرا مفکن
که میمیرم
دل از ستم ات
سر از قدم ات
نمیگیرم
تو سوز نهانی
تو ساز خزانی
شروع غمی
تو هرم جنوبی
تو سرخ غروبی
طلوع غمی
ز من مگذر
مرو به سفر
مرنجانم
که روز دگر
چو شمع سحر
نمی مانم
به رحمت باران به حرمت آب
که بی تو سرابم که بی تو سراب
به آهی که در نیمه شب ها کشیدم
به دردی که در سوز تب ها کشیدم
به صبری که در آرزوی تو کردم
به آن سجده هایی که سوی تو کردم
پرم مشکن مرا مفکن که می میرم
دل از ستم ات سر از قدم ات نمی گیرم
کاربر مهمان