تصنیف در آواز بیات اصفهان
دلبرا با دل دیوانه چه تدبیر کنم؟
مگرش آرم و در زلف تو زنجیر کنم
همه شب تا به سحر بادل آشفته ی خویش
مو به مو قصه آن زلف گره گیر کنم
محو چون صورت تصویر شوم سر تا پا
روی زیبای تو در دیده چو تصویر کنم
ای خوش آن تیر که آید ز کمال تو و من
جان خود را هدف ناوک آن تیر کنم
قصه های شب هجران تو را روز وصال
کو زبانی که یکایک همه تقریر کنم
دلبرا با دل دیوانه چه تدبیر کنم؟
مگرش آرم و در زلف تو زنجیر کنم
همه شب تا به سحر بادل آشفته ی خویش
مو به مو قصه آن زلف گره گیر کنم
محو چون صورت تصویر شوم سر تا پا
روی زیبای تو در دیده چو تصویر کنم
ای خوش آن تیر که آید ز کمال تو و من
جان خود را هدف ناوک آن تیر کنم
قصه های شب هجران تو را روز وصال
کو زبانی که یکایک همه تقریر کنم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه