تصنیف در دستگاه سه گاه
مرا درمان درد امکان ندارد
که درد عشق تو درمان ندارد
فرو گیرد جهان خورشید رویت
اگر روی تواش پنهان ندارد
سر زلف تو چون گیرم که بی تو
غمم چون زلف تو پایان ندارد
دلم در درد عشق تو چنان است
که دل بی درد عشقت جان ندارد
رسا تر شاعر از خط تو امروز
خطی سرسبز در دیوان ندارد
مرا درمان درد امکان ندارد
که درد عشق تو درمان ندارد
فرو گیرد جهان خورشید رویت
اگر روی تواش پنهان ندارد
سر زلف تو چون گیرم که بی تو
غمم چون زلف تو پایان ندارد
دلم در درد عشق تو چنان است
که دل بی درد عشقت جان ندارد
رسا تر شاعر از خط تو امروز
خطی سرسبز در دیوان ندارد
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه