تصنیف ساخته جمشید برازنده
بی تو شعر من خیال انگیز و خوش آهنگ نیست
دشت احساس مرا گلهای رنگارنگ نیست
بی تو ای لیلای شهر آشوب در صحرای عشق
هیچ مجنونی من دیوانه را هم سنگ نیست
همسفر مگذار تنهایم که در این کوره راه
رد پا از هیچ کس فرسنگها فرسنگ نیست
ناله ای جانسوز دارد ساز شورانگیز من
شب که تار زلف مشکین تو ام در چنگ نیست
باز می خواهی دل بیتاب تنگ را بشکنی
خوب من این شیشه را تابی برای سنگ نیست
بی تو شعر من خیال انگیز و خوش آهنگ نیست
دشت احساس مرا گلهای رنگارنگ نیست
بی تو ای لیلای شهر آشوب در صحرای عشق
هیچ مجنونی من دیوانه را هم سنگ نیست
همسفر مگذار تنهایم که در این کوره راه
رد پا از هیچ کس فرسنگها فرسنگ نیست
ناله ای جانسوز دارد ساز شورانگیز من
شب که تار زلف مشکین تو ام در چنگ نیست
باز می خواهی دل بیتاب تنگ را بشکنی
خوب من این شیشه را تابی برای سنگ نیست
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه