تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
بیتو ای راحت جان خسته ز جانم شب و روز
در غمت خون دل از دیده فشانم شب و روز
تا شب و روز من آمیخته با یاد تو شد
دوست دارم که به یاد تو بمانم شب و روز
بی رخت فصل بهارم گل شادی نشکفت
که جدا از تو تب آلود خزانم شب و روز
بی تو در وادی حیرانی و صحرای جنون
با نسیم از پی هر لحظه روانم شب و روز
تا نشان از تو بجویم همه گوشم همه چشم
تا بگیرم ز تو احوال زبانم شب و روز
عطر یاد تو گذر می کند از خلوت دل
می زند آتش غم شعله به جانم شب و روز
بیتو ای راحت جان خسته ز جانم شب و روز
در غمت خون دل از دیده فشانم شب و روز
تا شب و روز من آمیخته با یاد تو شد
دوست دارم که به یاد تو بمانم شب و روز
بی رخت فصل بهارم گل شادی نشکفت
که جدا از تو تب آلود خزانم شب و روز
بی تو در وادی حیرانی و صحرای جنون
با نسیم از پی هر لحظه روانم شب و روز
تا نشان از تو بجویم همه گوشم همه چشم
تا بگیرم ز تو احوال زبانم شب و روز
عطر یاد تو گذر می کند از خلوت دل
می زند آتش غم شعله به جانم شب و روز
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
7:12
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه