تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی با مضمون عاشورا
بیا به من اشاره کن که راه آسمان بگیرم
شکسته پر ره سفر، ز محبس جهان بگیرم
قدم قدم دویده ام برهنه پا در این بیابان
به شوق دیدن تو ای ستاره ی شب غریبان
چو غنچه ام ولی بهارم به سر رسیده
چرا که دیدم گل امیدم به خون تپیده
ز دشت غم قدم قدم گذشته ام
ز تازیانه ی ستم گذشته ام
گذشته ام که رسم به سر ز تن جدایت
رسیده ام که مگر سر خود کنم فدایت
بیا به من اشاره کن که راه آسمان بگیرم
شکسته پر ره سفر، ز محبس جهان بگیرم
قدم قدم دویده ام برهنه پا در این بیابان
به شوق دیدن تو ای ستاره ی شب غریبان
چو غنچه ام ولی بهارم به سر رسیده
چرا که دیدم گل امیدم به خون تپیده
ز دشت غم قدم قدم گذشته ام
ز تازیانه ی ستم گذشته ام
گذشته ام که رسم به سر ز تن جدایت
رسیده ام که مگر سر خود کنم فدایت
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه