تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
وا فریادا ز عشق وا فریادا
کارم به یکی طرفه نگار افتادا
گر داغ من شکسته دادار دادا
ورنه من و عشق و هر چه بادا بادا
از بس ببستم و شکستم توبه
فریاد همی کند ز دستم توبه
دیروز به توبه ای شکستم ساغر
امروز به ساغری شکستم توبه
ای عشق ای عشق به درد تو سری می باید
صید تو ز من قوی تری می باید
من مرغ به یک شعله کبابم
بگذار این آتش را سمندری می باید
می آمد و از نگاه او جان می ریخت
می رفت و ز کفر زلفش ایمان می ریخت
از هر قدمش قیامتی برمی خاست
خون دل کافر و مسلمان می ریخت
ما درد غم تو بسته داریم ای دوست ای دوست
درد تو به جان خستگانیم ای دوست ای دوست
گفتی که به دل شکستگان نزدیکم
ما نیز دل شکسته داریم ای دوست
وا فریادا ز عشق وا فریادا
کارم به یکی طرفه نگار افتادا
گر داغ من شکسته دادار دادا
ورنه من و عشق و هر چه بادا بادا
از بس ببستم و شکستم توبه
فریاد همی کند ز دستم توبه
دیروز به توبه ای شکستم ساغر
امروز به ساغری شکستم توبه
ای عشق ای عشق به درد تو سری می باید
صید تو ز من قوی تری می باید
من مرغ به یک شعله کبابم
بگذار این آتش را سمندری می باید
می آمد و از نگاه او جان می ریخت
می رفت و ز کفر زلفش ایمان می ریخت
از هر قدمش قیامتی برمی خاست
خون دل کافر و مسلمان می ریخت
ما درد غم تو بسته داریم ای دوست ای دوست
درد تو به جان خستگانیم ای دوست ای دوست
گفتی که به دل شکستگان نزدیکم
ما نیز دل شکسته داریم ای دوست
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
10:35
کاربر مهمان