تصنیف عارفانه با صدای مهرداد کاظمی
دوباره زاغ جنونم داد تو را در آینه دیدنها
به سیر باغ تماشاها گل از جمال تو چیدنها
شبم شب دگر است ای دل خوشا در این شب شیدایی
چو اشک شمع شب افروزی ز چشم شعله چکیدنها
حدیث عشق تو باید از آسمان و زمین جُستن
خوشا که نام تو نو در نو به قصه قصه شنیدنها
رنگ و بوی خامشی نیست با چراغ امشب
ذوق روشنی دارد چلچراغ داغ امشب
جز شبانه باریدن در دلم هوایی نیست
دیده ام نمی گیرد از سحر سراغ امشب
دل شسکته ی شیدا را خجسته باد و مبارک باد
به پای ناله دویدنها به منزل تو رسیدنها
دوباره زاغ جنونم داد تو را در آینه دیدنها
به سیر باغ تماشاها گل از جمال تو چیدنها
شبم شب دگر است ای دل خوشا در این شب شیدایی
چو اشک شمع شب افروزی ز چشم شعله چکیدنها
حدیث عشق تو باید از آسمان و زمین جُستن
خوشا که نام تو نو در نو به قصه قصه شنیدنها
رنگ و بوی خامشی نیست با چراغ امشب
ذوق روشنی دارد چلچراغ داغ امشب
جز شبانه باریدن در دلم هوایی نیست
دیده ام نمی گیرد از سحر سراغ امشب
دل شسکته ی شیدا را خجسته باد و مبارک باد
به پای ناله دویدنها به منزل تو رسیدنها
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه