آکاپلا در مدح امام خمینی (ره)
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
تو که خود خال لبی، از چه گرفتار شدی
تو طبیب همه ای، از چه تو بیمار شدی
تو که فارغ شده بودی ز همه کون و مکان
دار منصور بریدی، همه تن دار شدی
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل، شهره ی بازار شدی
مسجد و مدرسه و روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه ی پرگار شدی
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
تو که خود خال لبی، از چه گرفتار شدی
تو طبیب همه ای، از چه تو بیمار شدی
تو که فارغ شده بودی ز همه کون و مکان
دار منصور بریدی، همه تن دار شدی
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل، شهره ی بازار شدی
مسجد و مدرسه و روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه ی پرگار شدی
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی
کاربر مهمان