ترانه ی پاپ
با تمام دلم سوی تو آمدم
تا بگویم تویی قبله گاهم
آهوی جسته از دام و دانه منم
آمدم تا تو باشی پناهم
آمدم تا بگویم به تو عاشقم
آمدم تا تو دستم بگیری
عاشقانه چه بی منت و مهربان
با گناهم مرا می پذیری
دلم از هجوم زمستان گرفته
هوا از تو پاک شد که باران گرفته
شبستان شبستان من و حزن و باران
شکسته دلم را غم روزگاران
تو و مهربانی من و روسیاهی
به جز تو در این شهر ندارم پناهی
به تو دل سپردم به تو تکیه کردم
بگو تا بمانم، بگو تا برنگردم
ای ترانه ی من عاشقانه ی من
چون کبوتر به بامت نشستم
با تمام دلم سوی تو آمدم
تا بگویم تویی قبله گاهم
آهوی جسته از دام و دانه منم
آمدم تا تو باشی پناهم
آمدم تا بگویم به تو عاشقم
آمدم تا تو دستم بگیری
عاشقانه چه بی منت و مهربان
با گناهم مرا می پذیری
دلم از هجوم زمستان گرفته
هوا از تو پاک شد که باران گرفته
شبستان شبستان من و حزن و باران
شکسته دلم را غم روزگاران
تو و مهربانی من و روسیاهی
به جز تو در این شهر ندارم پناهی
به تو دل سپردم به تو تکیه کردم
بگو تا بمانم، بگو تا برنگردم
ای ترانه ی من عاشقانه ی من
چون کبوتر به بامت نشستم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه