مقدمه گروه نوازی و در ادامه ساز و آواز
ما چو قدر وصلت ای جان جهان نشناختیم
لاجرم در بوته هجران تو بگداختیم
ما که از سوز دل و درد جدایی سوختیم
سوز دل را مرهم از مژگان دیده ساختیم
بسکه ما خون جگر خوردیم از دست غمت
جان ما خون گشت و دل در موج خون انداختیم
در سماع دردمندان حاضر آ، یارا، دمی
بشنو این سازی که ما از خون دل بنواختیم
بس که ما خون جگر خوردیم از دست غمت
جان ما خون گشت و دل در موج خون انداختیم
عمری اندر جست و جویت دست و پایی می زدیم
عمر ما، افسوس، بگذشت و تو را نشناختیم
ما چو قدر وصلت ای جان جهان نشناختیم
لاجرم در بوته هجران تو بگداختیم
ما که از سوز دل و درد جدایی سوختیم
سوز دل را مرهم از مژگان دیده ساختیم
بسکه ما خون جگر خوردیم از دست غمت
جان ما خون گشت و دل در موج خون انداختیم
در سماع دردمندان حاضر آ، یارا، دمی
بشنو این سازی که ما از خون دل بنواختیم
بس که ما خون جگر خوردیم از دست غمت
جان ما خون گشت و دل در موج خون انداختیم
عمری اندر جست و جویت دست و پایی می زدیم
عمر ما، افسوس، بگذشت و تو را نشناختیم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
۱۷:۰۲
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه