ترانه ی پاپ و بی کلام همین ترانه
ای به امید کسان خفته ز خود یاد آرید
تشنه کامان غنیمت ز احد یاد آرید
گر چه مرحب سپر انداخته خیبر باقیست
بت مگویید شکستیم که بت گر باقی ست
ره دراز است سبک تر بشتابیم ای دوست
خصم بیدار است یک چشمه بخوابیم ای دوست
وای اگر قصه ی ما عبرت تاریخ شود
خیمه ی قافله را دشنه ی ما تیغ شود
لاله ی این چمن آلوده ی رنگ است هنوز
سپر از دست مینداز که جنگ است هنوز
خیمه بگذار و برو بادیه طوفان جوش است
کوه آتش به جگر دارد اگر خاموش است
می رویم امروز با صائقه همپای سفر
گردبادیم و ز سر تا به قدم پای سفر
ای به امید کسان خفته ز خود یاد آرید
تشنه کامان غنیمت ز احد یاد آرید
گر چه مرحب سپر انداخته خیبر باقیست
بت مگویید شکستیم که بت گر باقی ست
ره دراز است سبک تر بشتابیم ای دوست
خصم بیدار است یک چشمه بخوابیم ای دوست
وای اگر قصه ی ما عبرت تاریخ شود
خیمه ی قافله را دشنه ی ما تیغ شود
لاله ی این چمن آلوده ی رنگ است هنوز
سپر از دست مینداز که جنگ است هنوز
خیمه بگذار و برو بادیه طوفان جوش است
کوه آتش به جگر دارد اگر خاموش است
می رویم امروز با صائقه همپای سفر
گردبادیم و ز سر تا به قدم پای سفر
کاربر مهمان