ترانه ای با صدای بیژن خاوری
می رسد مردی که چشمش یک افق آیینه دارد
با طراوت مثل باران جنگلی در سینه دارد
شعر سرخ نی نوایی می سراید از گلویش
مهربانی چشمه چشمه سبز می جوشد ز رویش
می رسد مردی به اسم خاتم باغ نبوت
تکسوار وادی عشق مرد میدان فتوت
از بهار شال سبزش می شکوفد باغ انگور
بر لب شب می نشاند عاشقانه خنده نور
می رسد مردی ز افلاک روی کتفش ماه و خورشید
می دهد در شبنم نو سایه ها را غسل تعمید
می شکافد بی تکلم سینه سرخ تبر را
می دهد بر اهل ایمان مژده فتح سحر را
می رسد مردی که چشمش یک افق آیینه دارد
با طراوت مثل باران جنگلی در سینه دارد
شعر سرخ نی نوایی می سراید از گلویش
مهربانی چشمه چشمه سبز می جوشد ز رویش
می رسد مردی به اسم خاتم باغ نبوت
تکسوار وادی عشق مرد میدان فتوت
از بهار شال سبزش می شکوفد باغ انگور
بر لب شب می نشاند عاشقانه خنده نور
می رسد مردی ز افلاک روی کتفش ماه و خورشید
می دهد در شبنم نو سایه ها را غسل تعمید
می شکافد بی تکلم سینه سرخ تبر را
می دهد بر اهل ایمان مژده فتح سحر را
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:12
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه