تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
فکر بلبل همه آنست که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود
نازپرورد وصال است مجو آزارش
فکر بلبل همه آنست که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود
نازپرورد وصال است مجو آزارش
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:22
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه