بازخوانی تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
باد صبا بر گل گذر کن، گل گذر کن، گل گذر کن
از حـال گـل، ما را خبـر کن، نازنیـن ما را خبر کن
با مدعی کمتر بنشین، نازنین ای مه جبین
بیچـاره عاشق، ناله تا کـی، ناله تا کی
یا دل مده یا ترک سر کن، ترک سر کن
شد خونفشان چشم تر من
پر خون دل شـد ساغـــر من
ای یـار عزیز، مطبوع و تمیز
در فصل بهار، با ما مستیز
آخر گذشت آب از سر من
ببین چشم تر من
گـل چاک غـم بر پیرهـن زد، پیرهـن زد، پیرهـن زد
از غیرت آتش در چمن زد، در چمن زد، در چمن زد
بلبل چو من شد در چمن، دستانسرا بهر وطن
دیدی که ظالم، تیشهاش را، تیشهاش را
آخـــر بـهپـای خویشتــن زد، خویشتــن زد
شد خونفشان چشم تر من
پر خون دل شـد ساغـــر من
ای یـار عزیز، مطبوع و تمیز
در فصل بهار، با ما مستیز
آخر گذشت آب از سر من
ببین چشم تر من
باد صبا بر گل گذر کن، گل گذر کن، گل گذر کن
از حـال گـل، ما را خبـر کن، نازنیـن ما را خبر کن
با مدعی کمتر بنشین، نازنین ای مه جبین
بیچـاره عاشق، ناله تا کـی، ناله تا کی
یا دل مده یا ترک سر کن، ترک سر کن
شد خونفشان چشم تر من
پر خون دل شـد ساغـــر من
ای یـار عزیز، مطبوع و تمیز
در فصل بهار، با ما مستیز
آخر گذشت آب از سر من
ببین چشم تر من
گـل چاک غـم بر پیرهـن زد، پیرهـن زد، پیرهـن زد
از غیرت آتش در چمن زد، در چمن زد، در چمن زد
بلبل چو من شد در چمن، دستانسرا بهر وطن
دیدی که ظالم، تیشهاش را، تیشهاش را
آخـــر بـهپـای خویشتــن زد، خویشتــن زد
شد خونفشان چشم تر من
پر خون دل شـد ساغـــر من
ای یـار عزیز، مطبوع و تمیز
در فصل بهار، با ما مستیز
آخر گذشت آب از سر من
ببین چشم تر من
کاربر مهمان
کاربر مهمان