اثری از کیخسرو، سهراب و تهمورث پورناظری با صدای علیرضا قربانی
تار، بربت، دف: تهمورث پورناظری
کمانچه، سه تار، دوتار: سهراب پورناظری
سنتور: مهیار طریحی
سه تار: کاوه گرایلی
چنگ: امی ویلکینز
ویولن: استفنی بیبو، فیلیپ برزینا، پیام طونی
ویولا: پیام طونی، امید اسدی
ویولنسل: سورن ساتر
کنترباس: اسکات پادن
ساز کوبه ای: شهاب پارنج، همایون نصیری
کلارینت: سایوری شفیعی
گیتارباس: آرین کشیشی
تکنواز ویولون: تینا جامه گرمی
تار، بربت، دف: تهمورث پورناظری
کمانچه، سه تار، دوتار: سهراب پورناظری
سنتور: مهیار طریحی
سه تار: کاوه گرایلی
چنگ: امی ویلکینز
ویولن: استفنی بیبو، فیلیپ برزینا، پیام طونی
ویولا: پیام طونی، امید اسدی
ویولنسل: سورن ساتر
کنترباس: اسکات پادن
ساز کوبه ای: شهاب پارنج، همایون نصیری
کلارینت: سایوری شفیعی
گیتارباس: آرین کشیشی
تکنواز ویولون: تینا جامه گرمی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
10:34آهنگساز: تهمورث پورناظری و سهراب پورناظری با درد بساز چون دوای تو منم در كس منگر كه آشنای تو منم گر كشته شوی مگو كه من كشته شدم شكرانه بده كه خونبهای تو منم دل در بر من زنده برای غم توست بیگانه خلق و آشنای غم توست لطفی است كه میكند غمت با دل من ور نه دل تنگ من چه جای غم توست باز آمدم و برابرت بنشستم احرام طواف گرد رویت بستم هر پیمانی كه بیتو با خود بستم چون روی تو دیدم همه را بشكستم مولوی
-
10:35
-
5:51آهنگساز: تهمورث پورناظری تنظیم: سهراب پورناظری ای عاشقان ای عاشقان آن كس كه بیند روی او شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او در عشق چون مجنون شود سرگشته چون گردون شود آن كو چنین رنجور شد نایافت شد داروی او معشوق را جویان شود دكان او ویران شود بر رو و سر پویان شود چون آب اندر جوی او بنگر یكی بر آسمان بر قله روحانیان چندین چراغ و مشعله بر برج و بر باروی او ای ماه رویش دیدهای خوبی از او دزدیدهای ای شب تو زلفش دیدهای نی نی و نی یك موی او داند دل هر پاك دل آواز دل ز آواز گل غریدن شیر است این در صورت آهوی او من چند گفتم های دل خاموش از این سودای دل سودش ندارد های من چون بشنود دل هوی او ای ماه رویش دیدهای خوبی از او دزدیدهای ای شب تو زلفش دیدهای نی نی و نی یك موی او مولوی
-
5:55
-
5:05بر اساس ملوی: حمید متبسم آهنگساز: تهمورث پورناظری ای دل شكایتها مكن تا نشنود دلدار من ای دل نمیترسی مگر از یار بیزنهار من اندازه خود را بدان نامی مبر زین گلستان این بس نباشد خود تو را كه گه شوی از خار من یادت نمیآید كه او می كرد روزی گفت گو می گفت بس دیگر مكن اندیشه گلزار من چون مهر دیدم رای او افتادم اندر پای او گفتم نباشم در جهان گر تو نباشی یار من مولوی
-
5:05
-
6:36آهنگساز: تهمورث پورناظری تنظیم: سهراب پورناظری جان و جهان چو روی تو در دو جهان كجا بود گر تو ستم كنی به جان از تو ستم روا بود هر كه حدیث جان كند با رخ تو نمایمش عشق تو چون زمردی گر چه كه اژدها بود جرمی ندارم بیش از این كز دل هوا دارم تو را از زعفران روی من رو میبگردانی چرا هر كه رخش چنین بود شاه غلام او شود گر چه كه بندهای بود خاصه كه در هوا بود این دل پاره پاره را پیش خیال تو نهم گر سخن وفا كند گویم كاین وفا بود مولوی
-
6:34
-
5:04آهنگساز: تهمورث پورناظری تنظیم: سهراب پورناظری ای قطره های باران با جوی ها بگویید كان ره رو غم آلود زین رهگذر كجا رفت ای جوی های آرام از رودها بپرسید زین راه راز پیوند آن همسفر چرا رفت ای رودهای سركش كاشفته و سبك پوی آغوش می گشایید دریای بی كران را آنجا كه بی نهایت در بیكران غنوده است از موجها بجویید آن راز جاودان را آنجا كه بی نهایت در بیكران غنود است از موج ها بجویید آن راز جاودان را ای قطره های باران ای جویبار آرام ای رود های سركش وی بحر بكرانه سرگشته و ملولم در دشت خاطر خویش آیا شما ندارید زان بی نشان نشانه پرتو كرمانشاهی
-
3:26
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه