تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
امشب ز غمت با دل خوش شب زده ی کوی جنونم
دل خون شود از غم هرکس که در عالم ببیند دل خونم
ای آه سحرگه به دعایم اثری ده
ای ابر کرامت به خزانم ثمری ده
ای اشک ندامت همه از دیده فرو ریز
ای خفته ی غفلت پشیمان هله برخیز
بردار غبار از دل و برخیز به شب
صد نغمه ز جان در اثر ناله برانگیز
جز درگه یار کوهی نگار ره نسپارم که سراب است
جز دوست نگویم جز دوست نجویم که این عین ثواب است
امشب ز غمت با دل خوش شب زده ی کوی جنونم
دل خون شود از غم هرکس که در عالم ببیند دل خونم
ای آه سحرگه به دعایم اثری ده
ای ابر کرامت به خزانم ثمری ده
ای اشک ندامت همه از دیده فرو ریز
ای خفته ی غفلت پشیمان هله برخیز
بردار غبار از دل و برخیز به شب
صد نغمه ز جان در اثر ناله برانگیز
جز درگه یار کوهی نگار ره نسپارم که سراب است
جز دوست نگویم جز دوست نجویم که این عین ثواب است
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه