ترانه ی ارکسترال در وصف وطن با حضور گروه کر
به خشت خشت خون من، بنای تو بلند شد
که تپههای کوچک تو این چنین سهند شد
زمین اگر بچرخد و دوران بگذرد
این چرخ برچرخ ویران بگذرد
سند زنم به نام تو بهار را و باغ را
و در شب سیاه روزگار تو، چراغ را
ای رود جاری با تو بهارم
من کی تو را می گذارم
که دنیا در نشیب است و جهان مرگ و مرداب است
نمی دانند که جان تو رها ز چنگ گرداب است
بپایی ای تن سبز چمن تن وطن
قرار مردم نستوه شیرافکن وطن
به خشت خشت خون من، بنای تو بلند شد
که تپههای کوچک تو این چنین سهند شد
زمین اگر بچرخد و دوران بگذرد
این چرخ برچرخ ویران بگذرد
سند زنم به نام تو بهار را و باغ را
و در شب سیاه روزگار تو، چراغ را
ای رود جاری با تو بهارم
من کی تو را می گذارم
که دنیا در نشیب است و جهان مرگ و مرداب است
نمی دانند که جان تو رها ز چنگ گرداب است
بپایی ای تن سبز چمن تن وطن
قرار مردم نستوه شیرافکن وطن
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه