ترانه ارکسترال ساخته ی نیما اطمینانی
تویی گلواژه ی شعرم بهار آرزوی من
ندارد بی تو معنایی کلام و گفتگوی من
تو خورشیدی که می خندد به باغ پرگل یادم
برایم مثل دریایی که با آرامشت شادم
نشسته گوشه ای تنها دلم در آرزوی تو
تمام هستی ام مادر فدای آبروی تو
فقط چشم تو می فهمد شب و شب زنده داری را
دل گرم تو می داند حدیث بیقراری را
تو را دیدم تو را مادر که غمگینی پر از دردی
ولی با کوه غمهایت برایم شادی آوردی
تویی گلواژه ی شعرم بهار آرزوی من
ندارد بی تو معنایی کلام و گفتگوی من
تو خورشیدی که می خندد به باغ پرگل یادم
برایم مثل دریایی که با آرامشت شادم
نشسته گوشه ای تنها دلم در آرزوی تو
تمام هستی ام مادر فدای آبروی تو
فقط چشم تو می فهمد شب و شب زنده داری را
دل گرم تو می داند حدیث بیقراری را
تو را دیدم تو را مادر که غمگینی پر از دردی
ولی با کوه غمهایت برایم شادی آوردی
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه