ترانه ای با صدای بهروز مقدم و آهنگسازی علی رئیس فرشید و شعری از طهمورث پورشیرمحمد
تو ای تنها سوار وادی عشق
بیا پای سفر آهسته تر کن
بیا با عطر شور انگیز بودن
هوای سینه ام را تازه تر کن
بیا ای آشنا با مهربانی
برای لحظه ای مهمان من شو
تو ای آیینه چشم انتظاران
بیا آیینه چشمان من شو
بیا ای محرم راز بمان ای بال پرواز
بمان تا با تو گردد بهاری تازه آغاز
تو را من می شناسم ای صمیمی
که داری عطر گلهای بهاری
خداوندا تو می دانی که دگر
ندارم طاقت چشم انتظاری
گلستان کن کویر سینه ها را
تو ای شیواترین مفهوم باران
بیا ای آخرین گل واژه نور
بیا ای پاکتر از چشمه ساران
بیا ای محرم راز بمان ای بال پرواز
بمان تا با تو گردد بهاری تازه آغاز
تو ای تنها سوار وادی عشق
بیا پای سفر آهسته تر کن
بیا با عطر شور انگیز بودن
هوای سینه ام را تازه تر کن
بیا ای آشنا با مهربانی
برای لحظه ای مهمان من شو
تو ای آیینه چشم انتظاران
بیا آیینه چشمان من شو
بیا ای محرم راز بمان ای بال پرواز
بمان تا با تو گردد بهاری تازه آغاز
تو را من می شناسم ای صمیمی
که داری عطر گلهای بهاری
خداوندا تو می دانی که دگر
ندارم طاقت چشم انتظاری
گلستان کن کویر سینه ها را
تو ای شیواترین مفهوم باران
بیا ای آخرین گل واژه نور
بیا ای پاکتر از چشمه ساران
بیا ای محرم راز بمان ای بال پرواز
بمان تا با تو گردد بهاری تازه آغاز
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه