اثری از گروه چارتار
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:52تنها تويي تو كه ميتپي به نبض اين رهايي تو فارغ از وفور سايه هايي بازا كه جز تو جهان من حقيقتي ندارد تو ميروي كه ابر غم ببارد به سمت ماندن ات راهي نميشوي چرا گاهي ستاره هديه كن به مشت پوچ شب ها شمرده تر بگو با من حروف رفتنت تا من بگيرم از دلت همه بهانه ها را آشوبم آرامشم تويي به هر ترانه اي سر ميكشم تويي سحر اضافه كن به فهم آسمانم آشوبم آرامشم تويي به هر ترانه اي سر ميكشم تويي بيا كه بي تو من غم دو صد خزانم بگذار بگويم كه از سراب اين و آن بريدم من از عطش ترانه آفريدم به سمت ماندنت راهي نميشوي چرا گاهي ستاره هديه كن به مشت پوچ شب ها شمرده تر بگو با من حروف رفتنت تا من بگيرم از دلت همه بهانه ها را
-
3:51از آسمانت ماتم ببارد هراس بي تو ماندنم ادامه دارد نمي نويسد ترانه بي تو چگونه پر كشد خيال واژه بي تو به لب رسيده جان كجايي كجايي كه برده طاقتم جدايي باران تويي به خاك من بزن بازآ ببين كه بي مه تو من هواي پر زدن ندارم باران تويي به خاك من بزن بازآ ببين كه در ره تو من نفس بريده در گذارم مگر نداني چو از تو دورم بي راهه اي خموش و تار بي عبورم نمي توانم دگر برويم كه من اسير اين خزان تو به تويم به لب رسيده جان كجايي كجايي رهي نمانده تا رهايي
کاربر مهمان
کاربر مهمان