ترانه ای با آهنگسازی بهروز علی پناهی و تنظیم رحمت الله وطندوست
وقتی از امید و روشنی می گم دلت از هرچی غمه رها میشه
آسمون پر میزنه توی نگات رو لبت گلای خنده وا میشه
دوست داری بگی آهای کبوترا من میخوام پرنده بشم پر بزنم
توی باغ زندگی شادی کنم لباسای غمو از تن بکنم
بعد از این دلم میخواد مثل نسیم مهمون پنجره و دریا بشم
دوست دارم برم سراغ سبزه ها تو تموم جنگلا رها بشم
وقتی از رودخونه ها دم میزنی یه جوری دلت میخوات ماهی بشی
از شب و سیاهی ها دل بکنی سوی هرچی آبیه راهی بشی
پس بیا پرنده شو نسیم شو بعد از این پر از هوای عید باش
غزل از سپیده و سحر بگو لحظه های روشن امید باش
وقتی از امید و روشنی می گم دلت از هرچی غمه رها میشه
آسمون پر میزنه توی نگات رو لبت گلای خنده وا میشه
دوست داری بگی آهای کبوترا من میخوام پرنده بشم پر بزنم
توی باغ زندگی شادی کنم لباسای غمو از تن بکنم
بعد از این دلم میخواد مثل نسیم مهمون پنجره و دریا بشم
دوست دارم برم سراغ سبزه ها تو تموم جنگلا رها بشم
وقتی از رودخونه ها دم میزنی یه جوری دلت میخوات ماهی بشی
از شب و سیاهی ها دل بکنی سوی هرچی آبیه راهی بشی
پس بیا پرنده شو نسیم شو بعد از این پر از هوای عید باش
غزل از سپیده و سحر بگو لحظه های روشن امید باش
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
2:33
-
2:32
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه